یه پسر شیطوووون
آرشای مامان چه زود داری بزرگ میشی دلبندم... و چه زود شیطونی رو شروع کردی!!!! اصلاااا دیگه وقت برای هیچ کاری پیدا نمی کنم دائم مشغول راه بردن جناب عالی هستم. دلت می خواد دور خونه رو قدم بزنی و به همه چی دست بزنی وسطاشم خسته میشی و میشینی فدای اون پاهای کوچولوت برم من. کارای جدیدت که خیلی زیاده اما تا جایی که یادم میاد برات مینویسم: یه صداهایی درمیاری و شروع به آواز میکنی و خودتم کیف میکنی مخصوصا وقتی میبینی که ما کلی به این صداها میخندیم دیگه وقتی بخوای بری بغل کسی دستاتو باز میکنی گه گاه یه چیزایی میخوری و خیلی بامزخ میگی هاااااااااااااااااامممممم سرت مثل پنکه دائما میچرخه و دستت برای گرفتن همه چی درازه دیگه باید بری...
نویسنده :
مامان آرشا
17:18